خنگول نامه های یه غرغروی خوشحال، باانگیزه و امیدوار

وای اگر "چای" نبود

این وبلاگ درباره یه دختره
زندگیش
هر چیزش
روز نوشته هاش
غز زدنهاش

دلیل اینکه هنوز مینویسم

با اینکه خیلی اعصاب و روانم خرد شده سر همین وبلاگ نوشتن

این هست که حس میکنم که باید بنویسم.
ننویسم میمیرم!

بایگانی
آخرین مطالب

۱۰ مطلب با موضوع «زندگی روزمره و حرفهای خودمونی» ثبت شده است

پسرای ایرانی کلا یه رنگ و بوی دیگه دارن :))))) دوست دارمشون :))))


من حقیقتش برام مهم نیست طرفم قبل من چیکار کرده


دوست دارم باهاش از زندگی لذت ببرم



که میبرم



بچه ها

ایران وضعش خرابه؟!

  • یه دختر

این وضعیت اکثریت قریب به یقین دخترای کانادایی هست

خوشگل و زشتم نداره همه همینه برنامه زندگی و سرنوشت و سرگذشت و همه چیزشون همینه.



خوردن

خوابیدن

فان داشتن

خیانت کردن

  • یه دختر
هوا گرم شده ها!
  • یه دختر

:)

PPE



  • یه دختر

3 تا اکسپریمنت ران کردم


هر سه به خاطر گنده بودن حجم corrupt شدن


ساعت ده یازده شبه


دارم بک ستریت بویز گوش میکنم و کار میکنم و ازمایش ران میکنم


ریسرچ به آدم صبر رو یاد میده


چیزی که من دوست دارم!


صبر برای موفق شدن ضروریه


ضروریه


امروز رفته بودم به عنوان سوپروایزر بچه های دبیرستانی چینی مشغول بودم،

داشتن slime درست میکردن


اومده بودن دپارتمان ما


اسلایم یه جور خمیر فرمه.


انگلیسون قوی نبود چون از چین اومده بودن


خیلی مودب و مهربون بودن.


هم دختراشون هم پسراشون باعاطفه بودن.




  • یه دختر

یه جور خستگی ای وجودم رو گرفته که امیدوارم توی این سفر برای همیشه جا بذارمش و بیام خونه!

  • یه دختر

دیشب بابک بدو بدو از تورنتو اومد اینجا


و رفتیم بیرون


دیروز Canada day بود


چه روزیه این روز؟ ویکی پدیا


یه pub فرم هست، که من هیچوقت توش نرفته بودم تو این شهر و همیشه دوست داشتم برم.


به صورت شانسی رفتیم اونجا!


چه جای خوب و خواستنی ای بود!


یه درینک خوردیم و اسنک.


pub همچین جایی هست:


پاب چیه؟


عکس



رفتیم و نشستیم و کلی صحبت کردیم و خوش گذروندیم


خیلی خوش گذشت و یکی از شبهای به یاد ماندنی زندگی من خواهد بود.


ایشون سواد و اطلاعات خیلی زیادی داره به خاطر اینکه توی خیلی از کشورها زندگی کرده.


و دیشب وقتی داشتیم اول درباره فوتبال و بعد فوتبال کرواسی و بعدش ربطش به یوگوسلاوی صحبت میکردیم


بهش گفتم (بعد از گوش کردن به حرفای قشنگش که نشان از سواد بالاش داره)

که حتما فیلم the water diviner راسل کرو رو ببینه


و بعدش از Gallipoli صحبت کردیم


برام از ترکیه صحبت کرد


از تغییر زبان و خطشون توسط اتاتورک و اینکه چه بلاهایی سر مردم عثمانی اورد.


خیلی خیلی اطلاعات و سواد داره.


و بعدش داشتم بهش میگفتم که من تقریبا تمام کتابهای مسعود بهنود رو خوندم و بخشی ازونها هم اتاتورک (کمال پاشا) و ترکیه رو پوشش میده

ولی هیچوقت ازین قضایا حرف نزده


برگشت گفت بهنود تا حدی سیاسی هست و هیچوقت سعی نمیکنه میونه خودش رو با بخشی از مردم خراب کنه.


اونجا حس کردم این همون مردی هست که سالها بود دنبالش میگشتم!


بچه ها من یه وبلاگ دیگه داشتم


و توش زندگی میکردم


و خیلی چیزا نوشتم


یه پسر خل و چل نذاشت!


به همین سادگی!


  • یه دختر

بعضی وقتا

دوست دارم


بدون تموم کردن درسم


بذارم فرار کنم!


کلا بذارم برم...



خسته ام


از سوپروایزر


از خودم


از خیلی ادمها



تقصیر اونها هم نیست فقط من خسته ام!


با سینا هم که حرف میزدم همینو میگفت


میگفت خسته هست


انتظار این وضع رو نداشت


درکش میکنم!

  • یه دختر

بابک شخصیت دوست داشتنی ای داره


و پسر منطقی

مهربون

باشخصیت

دوست داشتنی

صاف و ساده


و صادقی هست


فقط نمیدونم که باهاش بخوابم یا نه!!


خیلی خوب به نظر میرسه!



اگه باهاش بخوابم


برای خودم نیست


و برای خودش هست


چون دوست داره سکس کنه


و دوست داره ترتیب منو بده


یه جورایی دوست داره دختری که دوست داره رو ترتیبش رو بده!


هنوز نتونستم تمیز بدم که چقدرش هوس هست و چقدرش سکس هست!


نمیدونم!


ولی ازش خوشم میاد!





  • یه دختر

بابک رو دیروز دیدم


پسر سالم، صاف، دوست داشتنی، و با قلب پاک به نظر میرسه.



حسم بهش خیلی خوبه.


خیلی.


یه سری حرفها زدیم


یه سری تصمیمات گرفتیم



با دراز و درازتر و بقیه زمین تا آسمون فرق داره.


واقعا دوست داشتنی هست


محجوب و باشخصیته


خودش و قیافه ش و موهاش و هیکل بزرگش رو دوست دارم.



کلی زور داره :))))


باید برم بدوئم


شروع کردمب ه تهیه یه برنامه مدون برای موفق شدن


از ک کمک خواستم و درخواستمو رد کرد.

و گفت روی من بیشتر از هرکسی توی زندگیش وقت گذاشته.

و من اذیتش کردم

فقط هنوز نمیفهمم چه اذیتی کردمش؟!


:)



مهم نیست واقعا.



هرچیزی به یه دلیل اتفاق میفته.




  • یه دختر